گاهی شاید این سؤال به ذهن ما برسد که چرا دعای ما مستجاب نمی شود مگر ما نماز نمی خوانیم و اطاعت خدا را نمی کنیم پس چرا خداوند دعای ما را مستجاب نمی کند؟

با وجود شرایط دعا می توان گفت که دو امر باعث رد دعا می شود:

 1. مصلحت

همانطور که می دانیم علم انسان محدود بوده و به همه جوانب امور خود آگاه نیست از این رو می پندارد کاری به نفع او بوده اما در واقع این طور نمی باشد و گاهی فکر می کند کاری به ضرر اوست  که در واقع برعکس آن می باشد, در قرآن هم به این مطلب اشاره شده است

(كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ)[1]

پس انسان گاهی گمان می کند که خواسته اش از خداوند, به مصلحت او می باشد ولی از آنجا که خداوند عالم به همه امور است می داند که در واقع چنین نیست و از این رو آن تقاضا و دعا را رد می کند یا می داند در زمان دیگری این نیاز به نفع اوست و به این جهت اجابت آن را به تأخیر می اندازد.

امیر المؤمنین (ع) هم می فرماید: بسا ممکن است اجابت دعا را به تأخیر اندازد تا پاداش فزون تری بهره سائل شود و عطای شخص امیدوار کامل تر شود . و بسا ممکن است درخواستی داشته باشی که به تو ندهند و به جای آن خیری در این دنیا یا آخرت به تو ببخشند, یا آن را با چیزی که برایت بهتر است جابه جا کنند. بسا دنبال چیزی باشی که اگر به تو داده شود نابودی دینت درآن باشد.[2]

 2. دوستدار تداوم دعا از سوی خداوند

گاه سبب رد یا تأخیر در اجابت دعا بدان خاطر است که خداوند دوست دارد که حال لطیف و خوش دعا کننده همچنان بر دوام باشد زیرا محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در روی زمین دعاست(حب الاعمال عندالله تعالی علی وجه الارض الدعا)[3]

امام صادق(ع) در روایتی می فرماید: بنده هنگامی که دعا می کند خداوند به فرشته می گوید: دعایش را مستجاب کردم لکن او را در نیازش محبوس دارید و اجابتش را به تأخیر افکنید زیرا من دوست دارم که صوتش را بشنوم.[4]

ای بسا مخلص که نالد در دعا                 تا رود خلوصش بر سما

تا رود بالایی این سقف برین                   بوی مجمر از انین المذنبین

پس ملائک با خدا نالند راز                     کای مجیب هر دعا, وای مستجار

بنده مؤمن تضرع می کند                        او نمی داند به جز تو مستند

تو عطا بیگانگان را می دهی                     از تو دارد آرزو هر مشتهی

حق بفرماید: که نه از خواری اوست            عین تأخیر عطا, یاری اوست

حاجت آوردش زغفلت, سوی من               آه کشیدش موکشان در کوی من

گر برارم حاجتش, او وا رود                       هم در آن بازیچه, مستغرق شود

گرچه می نالد به جان یا مستجار                دل شکسته, سینه خسته, گو: بزار

خوش همی آید مرا آواز او                         و آن خدایا گفتن و آن راز او



[1].  البقرة ، الآية: 216

[2]. نهج البلاغه, نامه31.

[3]. اصول کافی, ج2, ص467.

[4]. اصول کافی, ج2, ص489.