لزوم نیاز بشر به احکام
هدف از آفرینش انسان تکامل فردی و اجتماعی در امور مادی و معنوی و اخلاقی و در نتیجه رسیدن به مقام خلافت و جانشینی خدا در زمین است. و رسیدن به کمال مطلق هدف و مقصد آدمی بوده و عشق به کمال و رسیدن به الله که جامع همه کمالات است در فطرت و نهاد هر انسانی است و همچون آبی که بصورت ابر از دریا برخاسته و در سرزمینهای خشک برای باروری فرود آمده و راه و مسیری را به صورت نهر و رود در پیش میگیرد تا خود را به دریا برساند و تا به دریا نرسد، آرام نمیگیرد، انسان نیز از سوی الله آمده وپس از طی راه و جاده مستقیمی به سوی الله باز می گردد.« وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى»[1] و انسان تا خود را به اقیانوس کمال مطلق نرساند آرامش نمییابد که «ِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »[2]
بنابراین کاروان بشریت نیاز حیاتی به قوانین کامل و همه جانبهای دارد که در راه مستقیم هدایت و راهنمایی شود تا بتواند خود را به اقیانوس کمال برساند و آرامش یابد.
و چون قوانین بشری گذشته از نواقص بسیار، تنها به امور مادی و دنیوی محدود می شود و اغلب در اثر خودخواهیها و خودپرستیها و عادات به انحراف کشیده میشود و یا سرابها را آب و دریا میپندارد و به آن دل میبندد و از اقیانوس کمال باز میماند، خداوند برای هر امتی رسالت و شریعت و منهاج فرستاده است«لِكلٍُّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شرِْعَةً وَ مِنْهَاجً»[3]